پرش به محتوا

برای روژاوا و مقاومت نستوهش

گرافیتی بر کوهی در نزدیکی مریوان: حمید نیک‌خواه
Photo: Leonhard Lenz, Wikimedia Commons

با تداوم بمباران هوایی و پیشروی زمینیِ نیروهای بنیادگرای نیابتیِ حکومت ترکیه، احتمال رویارویی شدیدتر و همه‌جانبه میان داعش و روژاوا از نو قوت گرفته است. یگان‌های مدافع زنان، تمام خلق‌ها و زنانِ جهان را به‌صراحت فراخوانده‌اند که “در برابر این حملات فریاد برآورده و به مسوولیت‌های خود عمل کنند”. انتشار این متن، که بیش از پنج روز از نوشتنِ نخستین جملاتش می‌گذرد، امروز و در میانه‌ی این بی‌صدایی برای ما مهم‌تر از پیش می‌نماید. صدای همبستگی جمعی کوچک است و دعوتی به پیوستن به آن: 

سقوط اسد و شکستن زندان‌ها، آن هم از منظر کسانی که سال‌هاست استبداد جمهوری اسلامی، زندان، شکنجه و اعدام‌هایش را می‌بینند و تجربه می‌کنند، به‌یقین شادی‌آفرین بوده است. همزمان اما تجربه‌ی انقلاب ایران و آن گذارِ اسلامی که در ابتدا نویدبخش، مداراگر، شمول‌گرا و مسالمت‌آمیز به نظر می‌رسید و با شتاب بالایی به جمود، سرکوبگری و خشونت گرایید، نگاهِ ما را پیشاپیش به هر پیروزیِ اسلام‌گرایانه‌‌ای محتاط کرده است. دیگر آن‌که فروپاشی‌هایی از این دست که در غیابِ نیروهای واقعاً مردمی و انقلابی و بدون پیوند با دیگر نیروهای مترقیِ بین‌المللی رخ می‌دهند، جای چندانی برای خوش‌بینی باقی نمی‌گذارند؛ به‌ویژه در منطقه‌ای که از یک‌سو مملو از نیروهای مذهبیِ افراطی و ارتجاعی است و از دیگرسو منافع راهبردیِ دولت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای در آن حکم می‌راند. کافی است نگاه کنیم که دولت اسراییل همزمان با نسل‌کشی در غزه و کرانه‌ی باختری چگونه از وضعیتِ استثناییِ کنونیِ سوریه، برای کشاندن بازوهای نظامی‌اش به بلندی‌های جولان، بمباران‌های خودسرانه در سراسر سوریه و توسعه‌ی حوزه‌ی نفوذش در خاورمیانه استفاده کرده است. این‌‌همه در حالی است که نه با یک انقلاب به سبکِ انقلاب ایران و نه حتا با خیزش‌هایی انقلابی به سیاقِ خیزش عربی، که با براندازی حکومتی استبدادی به‌دستِ شورشیان نظامی‌ِ اسلام‌گرا با عقبه‌ای افراطی از جنس داعش مواجهیم. به‌موازاتِ پیشرویِ کم‌تنشِ هیاتِ تحریر الشام با حمایت ترکیه، نبردی در مرزهای اداره‌ی خودمختار شمال و شرق سوریه (روژاوا) جریان داشته و دولتِ ترکیه نه‌فقط در هفته‌های اخیر که در تمامِ ماه‌ها و سال‌های گذشته، پیوسته در حالِ سرکوبِ این اداره‌ی خودمختار بوده است. خشونت حاکم بر این وضعیت، ما را به روندِ جاریِ امور در سوریه و در منطقه مدام حساس‌تر کرده است. 

بیش از ۴۵ سال پیش، آن‌جا که هنوز بسیاری از مردم ایران در شور انقلابی به سر می‌بردند، سرکوب زنان و تحدید حقوق‌ اساسی‌شان از همان نخستین روزهای شکل‌گیریِ نظامِ سیاسیِ تازه آغاز شده بود، همچنان که سرکوب خونبارِ کردستانِ ایران (روژهلات) نیز در همان دو سال اول پس از انقلاب ۵۷، ماهیتِ اقلیت‌ستیز و ارتجاعیِ رژیم زن‌ستیزِ جمهوری اسلامی را آشکار کرده بود.

اینک که بیش از دو سال از قیامی می‌گذرد که با شعار ایجابیِ «زن، زندگی، آزادی» سراسرِ ایران را درنوردید، تنها ساختارِ خودگردانِ واقعاً موجود در منطقه، که سیاستی بدیل و گفتمانی پیشرو، سکولار و فمینیستی همراه با احترام به محیط زیست را پیش می‌گذارد، بیش از پیش مورد هجوم، سرکوب و قلمروزدایی است. اما آیا می‌توان در برابر سرکوب روژاوا ساکت ماند؟ ما که زایشِ دوباره‌ی جنبش سیاسیِ این سال‌هایمان را وامدارِ «ژن، ژیان، ئازادی» بوده و هستیم، و فراتر از صرفاً «اسقاطِ نظام» به زندگیِ دوباره‌ی آزادانه و عادلانه‌ی همه‌ی ملت‌ها، جنسیت‌ها، طبقات، زبان‌ها و مذاهب در خاورمیانه‌ی پرآتش‌و‌آشوب چشم داریم، چطور می‌توانیم در برابر سرکوبِ روژاوا سکوت کنیم؟ از یاد نشاید برد که آینده‌ی روشن برای منطقه از مسیرِ نظامی‌گری‌ِ دولت‌های متمرکز، ناسیونالیست، استعمارگر، اقلیت‌ستیز، زن‌ستیز، طبیعت‌ستیز و نیروهای واپس‌گرایی بر همین راه‌وروش نمی‌گذرد. همچنان که مداخله‌ی دولت‌های غربی که به محض سقوطِ دولتِ اسد، درخواست‌های پناهجوییِ سوری‌ها را معلق کرده، بازگشتِ آن‌ها را انتظار می‌کشند ـ مداخلاتی منفعت‌طلبانه که خود آواره و پناهجو می‌آفرینند و خود خواهان بازگشت‌ آن‌هایند ـ نویدبخشِ روزهای سربلند و آزاد نیست. دیلار دیرک، جامعه‌شناس سیاسی کورد اشاره کرده که همگان نقشی برای بازی دارند و تاکید کرده که در این لحظه “سرنوشت خاورمیانه مطرح است”.  در زمانه‌ی اشغال، نسل‌کشی، استبداد، غلبه‌ی ناسیونالیسم‌های قوم‌محور و اسلام‌گرایی سیاسی، چشم‌اندازِ روشنی اگر برای مردمانِ خاورمیانه تصورپذیر باشد، از دلِ همبستگی با موجودیت‌هایی شمول‌گرا و خواهانِ برابری‌ و آزادی‌ است که گفتمان‌ها و ساختارهایی بدیل‌ را برای زندگی در منطقه طرح و تجربه می‌کنند. موجودیتِ سیاسیِ روژاوا آن یگانه تجربه‌ی زنده پیشِ چشم ما است؛ تکه‌‌ای روشن و الهام‌بخش که نگاهِ ما را به سویِ خود می‌خواند. مقاومتش بلند باد ـ بژی بەرخۆدانی ڕۆژئاوا!

آسو جواهری، بنفشه رنجی، سارا کرمانیان، سما اوریاد، شیرین آسا، لعیا هوشیاری، مهتاب محبوب، نسترن صارمی، هاله میرمیری و یگانه خویی

اعتراضات در روژاوا پس از قتل حکومتی ژینا امینی ـ (Photo: Delil Souleiman, AFP/ Getty Images)